گونزو یک مهاج?
? از اوروس بو
د ک?? از ناکافیہیں و دکارتهای کمربند رانندگی کرد. او همیشه از خاطری خود دور میبود، اما وقتی والدینش در مسحرات بر این دنیا رفتند، او به شدت از دست دادن خاطری خود تهاجم کرد.
او تصمیم گرفت که باید به قبیلی گئالین برسد، جایی که پدرش و مادرش از آن قبیله برخاستند. در طول سفر، او با Many Challenges مثل بدحالیڈیں و دشمنان موا
جه ??د. اما او نہ صرف فیزیکی، بلکہ ذهنی چیلزها ه
م م??سوب کرد.
در مسحرات، گونزو به میسر میرسد و در آنجا پیدا میکن
د ک?? خاطری او در قبیلی گئالین است. او در اینجا ساکن میشازد و شروع میکند تا زندگی جدید خود را بنویسد. گونزو از این سفر لے تلمیثی کرد، کیوکی او به شدت متو
جه ??
د ک?? خاطری واقعیاش در خود میدانست و فزا?
?ند??ای برای جستجو در آن میرسد.